خانه / اخبار بویراحمد / اخبار / خاطره ای از یک یاسوجی در سفر اربعین ۱۴۰۲

خاطره ای از یک یاسوجی در سفر اربعین ۱۴۰۲

✔️وقتی به عراق رسیدیم موکب کربلامون در حال توسعه که نمیشه گفت! بلکه متروکه و خراب شده و موقتی بود. هوا شرجی بود و گرم، کم کم عرق از سر و رویمان جاری شده بود.

????محل استقرارمون در کربلا آدرسی بود بنام مصانع التعلیب. هنوز همه خادما جمع نشده بودیم که از مسئول موکب سوال کردم کی به زیارت میریم؟! جواب دادن:

❗️ما احتمالا اصلا نتونیم بریم زیارت، شب و روز باید موکب رو راه اندای کنیم و همینجا هم شروع به خدمت.

اولش دلم گرفت.????

????اما با شهدا و امام حسین ع عهد کرده بودم هر چه مسئولای بالاتر امر کردند سرباز نزده و زبان به اعتراض باز نکرده و بخاطر اینکه خادم شهداء و امام حسینیم هرکاری بود باید انجام بدیم.

از همدان و شیراز و قم و بوشهر و کرمان و آذربایجان شرقی و تهران و ..موکب داشتیم.
محل اسکان ما تقریبا آخرین موکب بود و همه با هم در یک سوله هم سوله ای بودیم

????روزهای کربلا گرم بود و قطعی برق زیاد، نزدیکای ظهر روزهای آخر که همه کاروانها رسیده بودند برق قطع وکولر خاموش شد. هوا در اسکانمون با بیش از ۷۰۰ نفر گرم و دم کرده شد.یه سری صداشون در اومده بود…

????خاطرات اسرا رو که می خوندم تازه الان می تونستم متوجه بشم وقتی تعداد زیادی در یک اتاق باشن و هوا گرم بشه اگه به مدت ۵ دقیقه درب اتاق رو عراقیا می بستند چند نفر شهید می شدند یعنی چه!!…

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد

این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.

bigtheme
x

شاید بپسندید

زیر پوست آرایشگاه‌های زنانه کهگیلویه و بویراحمد چه خبر است؟

با دوره هایی در شیراز و تهران گذرانده‌اند در حوزه زیبایی فعالیت میکنند

مساجد شهر یاسوج سنخیتی با مسجد ندارند

سنگرها پناهگاه های دائمی و امنی هستند

آمار وحشتناک سقط جنین در یاسوج

4000 مورد سقط جنین آمار غیر رسمیست.